طبقه (فقه)طبقه به فضایی در ساختمان بین دو کف متوالی یا بین یک کف و سقف و همچنین به گروهی از راویان حدیث یا فقها که در سن و سال و ملاقات با امام علیه السّلام یا مشایخ حدیث با یکدیگر مشترکاند، اطلاق میشود. ۱ - احکام مرتبط با طبقهطبقه به معنای نخست در باب ارث آمده است و از طبقه به معنای دوم در باب حج سخن گفتهاند و طبقه به معنای سوم از اصطلاحات علم رجال میباشد. ۱.۱ - مراد از طبقه در باب ارثمراد از طبقه در باب ارث، رتبهبندی خویشان میّت به لحاظ قرابت نسبی با او است که به سه طبقه کلی تقسیم شدهاند و با وجود طبقه نزدیکتر طبقه دورتر ارث نمیبرد. این طبقات عبارتاند از: ۱.۱.۱ - طبقه اولپدر ، مادر ، فرزند و نوه با نبود فرزند. به قول مشهور، نوه با وجود پدر و مادر میّت ارث میبرد. امام خمینی در تحریرالوسیله در تفصیل موضوع و جزئیات ارث طبقه اول مینویسد: «انساب، سه طبقه میباشند: اولی: پدر و مادر - بدون واسطه - و اولاد اگرچه پایین بروند؛ الاقرب فالاقرب.» [۱]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۰۷، کتاب المواریث، المقصد الاول فی میراث الانساب.
پس «اگر فقط پدر وارث باشد، مال، به قرابت، مال او میباشد. و اگر فقط مادر باشد ثلث آن بهعنوان فرض مال او است و بقیه هم به او رد میشود. و اگر هر دو باشند ثلث آن بهعنوان فرض مال مادر و بقیه مال پدر است درصورتیکه مادر حاجب نداشته باشد وگرنه سدس آن مال مادر و بقیه مال پدر است و اخوه در این فرض چیزی را ارث نمیبرند اگرچه حاجب میباشند.» [۲]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۰۷، کتاب المواریث، المقصد الاول فی میراث الانساب، مسالة۱.
و «اگر فقط یک پسر باشد، مال به قرابت، مال او میباشد و اگر بیشتر از یک پسر باشد مساوی میباشند. و اگر تنها یک دختر باشد نصف آن بهعنوان فرض و بقیه هم بهعنوان رد، مال او است؛ و عصبه نصیبی ندارند و خاک در دهانشان باد. و اگر دو دختر و بیشتر باشند برای این دو دختر یا این دخترها بهعنوان فرض دو ثلث و بقیه هم بهعنوان رد میباشد. و اگر پسرها و دخترها با هم باشند ارثیه مال همه آنها است که برای پسر دوبرابر سهم دختر میباشد.» [۳]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۰۷، کتاب المواریث، المقصد الاول فی میراث الانساب، مسالة۲.
و «اگر اولاد با یکی از پدر و مادر باشد، پس اگر فرزند، یک دختر باشد نصف آن بهعنوان فرض به آن دختر و سدس آن بهعنوان فرض به یکی از پدر و مادر و بقیه بهعنوان رد به آنها به طور چهار یک داده میشود. و اگر دو دختر و بیشتر باشند چهار پنجم آن بهعنوان فرض و رد مال دخترها و خمس آن بهعنوان فرض و رد مال یکی از پدر و مادر، میباشد. و اگر فرزند، پسر باشد - چه یکی باشد یا متعدد - سدس آن بهعنوان فرض مال یکی از پدر و مادر و بقیه مال فرزند میباشد.» [۴]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۰۷، کتاب المواریث، المقصد الاول فی میراث الانساب، مسالة۳.
و «اگر اولاد با پدر و مادر باشند پس اگر فرزند، یک دختر باشد و مادر مانعی از رد نداشته باشد سه پنجم آن بهعنوان فرض و رد مال دختر و دو پنجم آن بهعنوان فرض و رد - نصفبهنصف - مال پدر و مادر میباشد. و اگر مادر مانعی از رد داشته باشد، سدس آن مال مادر است و بقیه آن بین دختر و پدر به طور چهار یک بهعنوان فرض و رد تقسیم میشود. و اگر فرزند، چند دختر باشند یا یک پسر باشد یا چند پسر باشند و یا چند دختر و پسر باشند، دو سدس آن مال پدر و مادر و بقیه آن به طور مساوی بین فرزندان درصورتیکه از یک جنس باشند و برای پسر دوبرابر دختر درصورتیکه در جنس اختلاف داشته باشند، تقسیم میشود.» [۵]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۰۸، کتاب المواریث، المقصد الاول فی میراث الانساب، مسالة۴.
۱.۱.۲ - طبقه دومپدر بزرگ و مادر بزرگ پدری و مادری هرچه بالا روند و نیز برادر و خواهر پدری یا مادری یا پدری و مادری و فرزندان آنان. ۱.۱.۳ - طبقه سومعمو ، عمّه ، دایی ، خاله و فرزندان آنان با نبود ایشان، جز یک مورد که پسر عموی پدری و مادری با عموی پدری باهم باشند. در این فرض، عموزاده بر عمو مقدم است. از جمله وارثان این طبقه در صورت نبود افراد یاد شده، عمو، عمّه، دایی و خاله پدر میّت است. ۱.۲ - مراد از طبقه در باب حجآیا طواف در طبقه فوقانی مسجد الحرام در فرض عدم امکان طواف در طبقه اول، کفایت میکند؟ دیدگاهها مختلف است. برخی آن را کافی دانستهاند. برخی دیگر با رعایت الاقرب فالاقرب قائل به کفایت آن شدهاند. در مقابل، گروهی آن را صحیح ندانسته و نایب گرفتن برای طواف در طبقه پایین را واجب دانستهاند. برخی در مسئله احتیاط کرده و جمع میان نایب گرفتن و طواف در طبقه دوم را به احتیاط لازم دانستهاند. برخی وجوب نیابت را منوط به احراز اینکه طبقه دوم بالاتر از کعبه است کردهاند و در فرض شک در آن، احتیاط را در جمع بین طواف از بالا و نایب گرفتن از پایین دانستهاند. [۷]
مناسک حج، ص۳۰۹، م ۶۶۸.
سعی در طبقه دوم یا زیرین مسعی در صورتی که احراز شود بین دو کوه است و عنوان سعی بین صفا و مروه بر آن صادق باشد، جایز است. [۸]
مناسک حج، ص۳۸۹_۳۹۰، م ۸۴۸.
[۹]
مناسک حج، ص۸۴۹.
[۱۰]
مهذب الاحکام، ج۱۴، ص۱۳۰.
[۱۱]
کتاب الحج (شاهرودی)، ج۵، ص۲۰.
[۱۲]
تفصیل الشریعة، ج۵، ص۲۴.
به قول برخی، رمی جمره از طبقه دوم نیز جایز است. [۱۳]
مناسک حج، ص۴۷۲، م ۹۹۵.
برخی آن را خلاف احتیاط دانستهاند. ۱.۳ - طبقه به معنای سومطبقه به معنای سوم از اصطلاحات علم رجال است که به مناسبت در فقه استدلالی مطرح شده است. چینش و سازمان دهی برخی کتابهای رجالی بر اساس طبقات رجال حدیث است. رجال برقی به عنوان قدیمیترین کتاب رجالی موجود، نگاشته احمد بن محمد بن خالد برقی (م ۲۷۴ یا ۲۸۰ ه. ق) راویان احادیث را طبقهبندی کرده و ابتدا اصحاب رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله و سپس اصحاب امیر مؤمنان علیهالسّلام و سایر امامان تا امام حسن عسکری علیهم السّلام را به ترتیب ذکر کرده است. پس از برقی، شیخ طوسی (م ۴۶۰ ه. ق) در کتاب رجالی خویش به نام «رجال الشیخ» یا «الابواب» راویان را بر همین اساس طبقهبندی کرده است. برخی، طبقهبندی را از دوران خود شروع کرده، مشایخ خود را طبقه اول و مشایخ مشایخ را طبقه دوم تا اصحاب پیامبر صلّیاللّهعلیهوآله ۳۱ طبقه ذکر کردهاند. چنان که «طرائف المقال فی معرفة طبقات الرجال» نگاشته سید علی اصغر بروجردی (م ۱۳۱۳ ه. ق) این گونه طبقهبندی کرده است. محمدجعفر بن محمدطاهرخراسانی (م ۱۱۷۵) راویان را در هفت طبقه ذکر کرده است. وی طبقه اول را اصحاب امام سجاد ، امام باقر و امام صادق علیهم السّلام قرار داده و طبقه هفتم را اصحاب امام حسن عسکری علیه السّلام و راویانی که معاصر آنان بودهاند، هرچند از آن حضرت روایت نکردهاند، ذکر کرده است. او امثال شیخ کلینی ، علی بن حسین بن بابویه و محمد بن حسن بن ولید ، مشایخ صدوق، مفید و شیخ طوسی را نیز به این طبقه ملحق کرده است. ۲ - پانویس
۳ - منبع• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، ج۵، ص۱۷۸، برگرفته از مقاله طبقه. • ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی |